مقاله 119 - داستان نبوت و مبارزات پیامبران الهی حضرت ابراهیم (ع) بخش دوم

ساخت وبلاگ

چگونگی نابودی دو شهر سدوم و عموره به گفته تورات --  بنا به گزارش تورات و تصریح قران زمانی بود که سه فرشته الهی بعد از حضور در خیمه ی حضرت ابراهیم درناحیه بلوطستان ممری نزدیک حبرون و بشارت تولد اسحق با هدف تخریب و نابودی آن شهرها به نزد لوط رفتند و دوشهر رادچار زمین لرزه و آتشفشان نمودند که درنتیجه آن بخشی از شهر دچار رانش زمین شده بسوی اعماق دریای مرده بحرالمیت --  فرو می افتد و به گفته تورات فردای روز ملاقات آن سه فرشته باابراهیم (ع) دود ناشی از آتشفشان را که به تعبیر تورات مانند دود کوره بالا می رفت از مکان های شان دیده می شد . موضوع مهم دیگر که می توان بصورت تقریبی تاریخ آن رابدست آورد موضوع جنگی است که در ناحیه  دره سدیم که دو شهر سدوم و عموره از پنج شهر واقع در آن درهبودند و طی این جنگ که به گزارش تورات میان دو گروه از متحدین شاهان شرق بین النهرین و غرب آن روی داد لوط به اسارت فاتحین درآمده و ابراهیم بااطلاع از آن به اتفاق برخی متحدین محلی اش طی حمله ایی به فاتحان فوق لوط و اموالش و افراد همراهش رانحات میدهد و از آنجایی که میان متخاصمین شاهان سدوم و عموره نیز وجودداشتند میتوان فهمید این جنگ که میان عیلام و هم پیمانان او ازسویی و شاهان منطقه شرقی اردن و جنوب فلسطین بوده بایستی مدتی قبل تر از نابودی دو شهر سدوم و عموره و روی غضبی ازالله بوده باشد و باتوجه به اسامی دو طرف جنگ درسفر پیدایش و وجود قرائن و شواهد تاریخی دربین النهرین و نظریات اعلام شده دراین مورد توسط مورخین نظر ما این است که اصولا اشخاص نام برده درتورات می بایست افراد و شخصیت های زیر بوده باشند :

مطابق گزارش سفر پیدایش باب 14 : " در آن زمان امرافل پادشاه بابل و اریوک پادشاه الاسار و کدرولاعمر شاه عیلام و تدعال پادشاه " "امت ها { درروایات یهود و برخی تفاسیر عهدعتیق تدعال شاه قوئیم ذکر شده است } با شاهان زیر وارد جنگ شدند.: ( بارع پادشاه "سدوم / برشاع پادشاه عموره/ شنعاب شاه ادمه / شم ئیبر پادشاه صبوئیم/ و پادشاه بالع که همان صوغر باشد. پس پادشاهان فوق باهم "متحد شده لشکرهایشان را در دره ی سدیم بسیج نمودند دره ی سدیم  بعدها به دریای مرده تبدیل شد به علت ریزش بخش هایی از "دامنه کوه بر اثر زلزله ایشان دوازده سال زیرسلطه کدرلاعمر بودند امادرسال سیزدهم شورش نمودند و از فرمان وی سرپیچی "کردند درسال چهاردهم کدرلاعمر با پادشاهان هم پیمان خود به قبایل زیر حمله برده و ایشان راشکست داد: رفائی ها در زمین عشتروت قرنین / زوزی ها در هام / ایمی ها در دشت قریتین / حوری ها در کوه سعیر تاایل قاران واقع در حاشیه صحرا/ سپس به "عین مشفاط --  که بعدها قادش نامیدند رفتند و عمالیقی ها و نیز آموری هاراکه در حصون تامار ساکن بودند شکست دادند آنگاه "لشکریان پادشاهان سدوم / عموره / ادمه / صبوئیم و بالع که صوغر باشد بجنگ با کدرلاعمر و شاهان همپیمان او تدعال و "امرافل و اریوک که دردره سدیم مستقر شده بودند برخاستند چهار پادشاه علیه پنج پادشاه و دره سدیم پرازچاه های قیر طبیعی بود" "وقتی شاهان سدوم و عموره می گریختند به داخل چاه های قیر افتادند و اما سه شاه دیگر به کوهستان فرار کردند  پس شاهان فاتح "شهرهای سدوم و عموره را غارت کردند و همه اموال مردم و مواد غذایی ایشان را بردند ایشان لوط برادرزاده ابراهیم رانیز که "درسدوم ساکن بود باتمام اموالش باخود بردند و یکی از مردانی که از چنگ دشمن گریخته بود این خبررا به ابراهیم رساند دراین "موقع ابراهیم در بلوطستان ممری اموری زندگی می کرد { ممری اموری برادر و یا هم ولایتی و قوم و خویش اشکول و عانر بود که "با ابراهیم همپیمان بودند }باری چون ابراهیم ازاسیری برادرزاده مطلع می شود 318 نفر از افراد کارآزموده جنگی خود را آماده کرد "و سپاه دشمن را تا دان تعقیب نموده و شبانگاه ابراهیم همراهان خود را بچند گروه تقسیم کرده و بردشمن حمله می برد و ایشان را تار "و مار کرد وتا حوبه که در شمال دمشق واقع شده است تعقیب نمود و ابراهیم برادرزاده اش لوط و زنان و مردانی که اسیر شده بودند "راباهمه اموال غارت شده پس گرفت هنگامی که ابراهیم کدرلاعمر و همپیمانانش را شکست داد و مراجعت می نمود پادشاه سدوم تا "دره ی شاو که بعدها دره پادشاهان نامیده شد به استقبال او آمد هم چنین ملک صادق پادشاه سالیم ( اورشلیم) که کاهن خدای متعال بود "برای ابراهیم نان و شراب آورد آنگاه ملک صادق ابراهیم رابرکت داده چنین گفت : سپاس خدای متعال خالق عالم که تورا بردشمن "پیروز گردانید اوترا برکت دهد سپس ابراهیم یک دهم از غنایم جنگی را به ملک صادوق داد .پادشاه سدوم به او گفت مردم مرا به من ""واگذار ولی اموال رابرای خود نگاهدار. ابراهیم در پاسخ گفت قسم به خداوند خدای متعال خالق آسمان و زمین که حتی یک سر "سوزن از اموال تورا برنمی دارم مبادا بگویی من ابرام را ثروتمند ساختم تنها چیزی که می پذیرم خوراکی است که افراد من "خوردنداما سهم عانر و اشکول و ممری راکه همراه من با دشمن جنگیدند به ایشان بده .این گزارشی بود از واقعه ی گفته شده که در باب 14 از سفر پیدایش آمده بود و پیش از اینکه گزارشات و قراین و نظریات تاریخی رادراین خصوص بررسی کنیم و نظرخویش را بیاوریم چند نکته را که در گزارش فوق است باید مورد توجه قرار گیرد :

از گزارش بالا می فهمیم درزمانی که ابراهیم (ع) دارای فرزندی نبود اتحادی از شاهان و فبایل کوچک و بزرگ در مقابل یکدیگر صف آرایی نموده باشند --   اینکه در باب 14 ازحضرت ابراهیم با نام ابرام سخن رفته موضوع زمان نداشتن فرزند ایشان دراین برهه تائید نظر ماست زیرا درباب17 پس از اینکه به ابراهیم از سوی الله تعالی وعده داده میشود که او نام ابرام رابه ابراهیم تغییر دهد و ابراهیم یعنی کسی که پدر قوم های بسیار است زمانی است که ابراهیم (ع) صاحب اسمعیل است و نیز بشارت پسر دیگر یعنی اسحق به او داده شده است و توجه به چنین نکاتی است که می توان زمان و سال دقیق و یا نزدیک به آن تاریخ ها را برای محقق روشن کند --  این زمان از لحاظ تاریخی زمانی است که ابراهیم دارای قدرت و اقتدار بمانند شاهان است ( در ابعاد محلی) زیرا نفرات جنگجویی که به همراه او برای نجات لوط حرکت کردند نیز متحدین منطقه ایی او میان شیوخ قبایل و حکام محلی که درگزارش سفر پیدایش آمده حاکی ازاین حقیقت است برای اینکه بفهمیم نام شاهان و حاکمان ذکرشده در گزارش عهد عتیق از لحاظ شخصیت تاریخی برابربا کدام شاهان آن دوره است به منابع مرتبط با کتاب مقدس مراجعه می کنیم و مشاهده میکنیم که در دوکتاب دایره المعارف کتاب مقدس و قاموس کتاب مقدس چنین آمده است : ...... ادامه دارد>

توضیح وپاسخ به خوانندگان محترم ماه جاری خواننده محترمی که خواهان کتاب های شادروان دکتر صادق تقوی بودند به نظرشان میرسانیم که چون در چند سال گذشته امکان تجدید چاپ آثارایشان امکان پذیر نبوده است قادر به ارسال آثار ایشان نیستیم لکن به تصمیم شورای نویسندگان منشورنور بزودی تمامی کتب و نوشته های ایشان و دیگر نویسندگان منشور نور بصورت pdf برای استفاده علاقمندان دراختیار شما قرار خواهد گرفت . هم چنین در پاسخ به مطالب مفصل ارسالی خواننده محترم آقای عبدالله که نظرات خویش رادرخصوص مقالات منشورنور ارایه نمودند لازم به تذکر است درسبک شناسی و پژوهش های تمامی متون ادبی محقق ناگزیر به رعایت ضوابط و قواعدی است لذا علی الخصوص در تفاسیر و پژوهشهای متون فلسفی و دینی و در اینجا متون ادیان الهی (به شرطی که تحریف نشده باشد و در صورت تحریف متن قران مجید مصحح و فصل الخطاب است ) رعایت قواعدی لازم الاجراست و ازجمله چهارده قاعده پیشنهادی درمنشورنوردر تفسیر قران  تادچار لغزش ها نشویم ازاین روی  به همه علاقمندان چنین پژوهش هایی توصیه میکنیم در مباحث مذکور چهارده قاعده گفته شده را مد نظر داشته باشند . با سپاس 

مقاله 105 - تاریخ بیست و سه سال نبوت محمد (ص) براساس ترتیب نزول سوره های قرآن بخش نهم...
ما را در سایت مقاله 105 - تاریخ بیست و سه سال نبوت محمد (ص) براساس ترتیب نزول سوره های قرآن بخش نهم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0manshoorenoora بازدید : 156 تاريخ : يکشنبه 19 دی 1395 ساعت: 10:56